all too oftenمی توانم کلمه دیگری را بدانم که همان معنی را داشته باشد؟
پاسخ Native Speaker
Rebecca
frequently, oftenرا می توان به جای all to often استفاده کرد.
Rebecca
frequently, oftenرا می توان به جای all to often استفاده کرد.
11/14
1
feetبه عنوان یک واحد اندازه گیری در زبان انگلیسی استفاده می شود؟ مثل زمانی که ما در مورد اینکه یک فرد چقدر بلند است یا عمق یک غار چقدر است صحبت می کنیم.
بله درسته! این یک نوع قانون پوند امپریالیستی است که در انگلستان تصویب شد. بنابراین در شرایط متریک، یک متر معادل 3.4 فوت است. سه کشور هنوز از سیستم پوند امپریالیستی استفاده می کنند: ایالات متحده، لیبریا و میانمار. به همین ترتیب، در حالی که سیستم متریک رایج تر است، اشاره به قد فرد در سیستم پوند بسیار معمول است. مثال: I'm five foot seven. (من ۵ فوت و ۷ اینچ قد دارم) = > 173cm مثال: Most wells are 100 to 800 feet deep. (بیشتر چاه ها بین 100 تا 800 فوت عمق دارند. ) = > بین 30 تا 240 متر
2
نقش inدر این کار چیست؟
سوال خوبیه حرف اضافه inدر این جمله ضروری نیست، اما به نظر می رسد کمی ناخوشایند است زیرا در حال حاضر حاوی inاست. من فکر می کنم من سعی کردم این را بگویم زیرا as an apologyیک عبارت کلی تر است. با این حال، ممکن است گفته باشید که سعی دارید هدف یا روش عذرخواهی از inدیگران را نشان دهید. بنابراین مناسب ترین چیز در اینجا asاست، نه in. اگر قرار بود inبنویسم، باید in the form of an apologyمیگفتم، بنابراین طبیعیتر به نظر میرسد.
3
Gettingیعنی چی؟
این gettingبه معنای دریافت است. میراندا می گوید که فکر می کرد یک پزشک زن وارد می شود. مثال: I am getting a package today. (من امروز بسته خود را دریافت می کنم) مثال: She is getting her nails done. (او ناخن های خود را می گیرند)
4
از انجا که شما قبلا عمل کرده اید، درست نیست که بگوییم playedدر زمان گذشته است؟
بله، اگر این گفتگو در حال حاضر اتفاق می افتد، پس played درست خواهد بود. با این حال، در زمان این مصاحبه، درام هنوز کار می کرد، بنابراین عملکرد او به عنوان هلنا هنوز به پایان نرسیده بود. اگر الان هم همین سوال را میپرسیدم، از playedاستفاده میکردم. چون درام تمام شده و من دیگر این نقش را بازی نمیکنم. مثال: I played the role of Santa Claus for Christmas last year. (من سال گذشته در کریسمس نقش بابانوئل را بازی کردم.) مثال: Chris Hemsworth plays the role of Thor in the Marvel Universe. (کریس همسورث نقش ثور را در دنیای مارول بازی میکند.)
5
به همین منظور، goبه چه معناست؟
کلمه goدر اینجا به معنای امتحان کردن چیزی است. One goبه معنای one round (یک چرخش)، one try (یک تلاش)، one turn (یک چرخش) است. در این زمینه، استفاده مشترک از gogive it a goاست، به این معنی که چیزی را امتحان کنید. مثال: I tried to give the bike a go but it was too difficult to ride. (سعی کردم دوچرخه سواری کنم، اما خیلی سخت بود.) مثال: Do you want to have a go at this game? (ایا می خواهید بازی کنید؟)
این عبارت را با یک quiz تکمیل کنید!