روند
- 01.Serve as somethingیعنی چی؟
Serve as somethingبدان معنی است که برای یک هدف خاص مناسب است. همچنین می تواند برای اشاره به انجام یک کار برای یک سازمان یا یک ملت استفاده شود. مثال: The table cloth serves as a protective surface from spilt drinks on the table. (رومیزی همچنین سطح میز را از نوشیدنی های ریخته شده محافظت می کند.) مثال: The sofa also serves as a bed when we have people over. (مبل نیز به عنوان یک تخت عمل می کند زمانی که دعوت مردم در.) = > اشاره به استفاده اضافی مثال: He served in the army for two years. (او به مدت دو سال در ارتش خدمت کرد.)
- 02.چگونه kill something onبنویسم؟
این در واقع یک مثال از یک جناس است. Kill the lightsبه معنای خاموش کردن اتش» است. راوی این را به معنای واقعی کلمه و مجازی می نویسد. برادوی تا سال 2021 بسته می شود! مثال: The show's about to start. Can you kill the lights? (نمایش در حال شروع است، ایا می توانید چراغ ها را خاموش کنید؟) مثال: The theatre killed the lights in preparation for the movie. (چراغ ها در سینما به دلیل اماده سازی فیلم خاموش شدند.)
- 03.در مورد یک فیلم کمدی comedy filled filmباید بگویم؟
بله درسته! [Something]-filled filmمی توان گفت که خاص به ژانر فیلم بسته به اینکه چه کلماتی در somethingگنجانده شده است. بنابراین اگر comedyرا به جای somethingقرار دهید، comedy-filled film، یک کمدی است. و Comedy-filledیا suspense-filledمی تواند به عنوان یک صفت ترکیبی دیده شود که شامل فیلم هایی است که این عناصر را منعکس می کنند و می توانند نه تنها برای فیلم ها، بلکه برای سریال ها، کتاب ها، پادکست ها و غیره استفاده شوند! مثال: I enjoy a good drama-filled series. (من دوست دارم سریال های درام کلاسیک را تماشا کنم) مثال: She likes watching action-filled movies. (او دوست دارد فیلم های اکشن تماشا کند.) مثال: I'm reading a romance-filled book at the moment. (من برای مدتی در حال خواندن یک کتاب عاشقانه هستم.)
- 04.likely to ever be foundیعنی چی؟
likely to ever be foundدر این زمینه به این معنی است که این سنگهای قیمتی بزرگترین سنگهایی هستند که تاکنون کشف شده اند. به عبارت دیگر، هیچ سنگ سنگ تانزانیت دیگری که تاکنون کشف نشده بود، به این بزرگی نبود. معمولا، likely to ever be foundبه این معنی است که چیزی برای پیدا کردن سخت است، بنابراین در این مقاله کمی عجیب است. همانطور که احتمالا می دانید، likelyکلمه ای است که به این معنی است که احتمال زیادی وجود دارد که چیزی اتفاق بیفتد.
- 05.Dig one's moxieیعنی چی؟
Moxieیک عبارت غیررسمی است که به معنای fighting spirit (روح مبارزه، روح مبارزه، شجاعت) است. digدر اینجا به معنای like است. بنابراین او فکر نمی کرد که بسیاری از مردم روحیه مبارزه او را بخواهند. مثال: She has moxie. Nothing stops her. (او مصمم است، هیچ چیز نمی تواند او را متوقف کند.) مثال: I have moxie. Not everyone likes that. (من روحیه مبارزه دارم، اما همه ان را دوست ندارند.)
- 06.Sidecarیعنی چی؟
Sidecarیک وسیله نقلیه یک چرخ است که در کنار یک موتور سیکلت حرکت می کند. در جمله بالا، sidecarبه طور مجازی بیان شده است و به موضوع امر اشاره دارد.
- 07.Canیعنی چی؟
فعل canیک فعل است که می گوید شما می توانید ~، اجازه داده شود ~ انجام دهید یا از کسی بخواهید ~ را انجام دهد. مثال: Can you open the jar for me? (ایا می توانید بطری را باز کنید؟) با این حال، در این زمینه، canرا می توان درک کرد که یک احتمال را به معنای مشابه may, mightبیان می کند. بنابراین can kind of seem counter-intuitiveدر اینجا معنای مشابهی با may/might seem counter-intuitiveدارد. این ایده که این عبارت productivity may be better when we concentrate on one thing at a time instead of multi-taskingاست ممکن است بی معنی به نظر برسد، اما برای نشان دادن اینکه درست است استفاده می شود. مثال: Mary can be (may be) bit mean but she has a good heart. (مری ممکن است کمی بی ادب باشد، اما او در واقع یک دختر خوب است.) مثال: Vegetables can look (might look) unappetizing but they're quite delicious. (سبزیجات ممکن است اشتها اور به نظر برسند، اما در واقع کاملا خوشمزه هستند.)
- 08.اگر earthبه نام یک سیاره اشاره دارد، ایا درست نیست که ان را سرمایه گذاری کنید؟
اره درسته Earthدر اینجا باید بزرگ شود زیرا نام مناسبی برای سیاره ای به نام زمین است.
- 09.تفاوت بین Got off the phoneو I calledچیست؟
Got off the phone (with someone) به این معنی است که تماس چندی پیش به پایان رسیده است. I called (someone) به این معنی است که شما قبلا تماس گرفته اید، بنابراین لزوما به این معنی نیست که شما اخیرا تماس گرفته اید، همانطور که got off the phoneانجام می دهد. مثال: I got off the phone with my friend a minute ago. (من فقط یک دوست را قطع کردم.) مثال: She called her mom last week. (او هفته گذشته با مادرش تماس گرفت.)
- 010.ایا می توانم به جای Arm reach of arm reach isبگویم؟
نه، خیلی ناجور به نظر میاد که به جای an arm reach ofاینجا an arm reach isبگی armArm reachبه عنوان یک صفت برای توصیف عمل کشش بازوهای فرد استفاده می شود. حرف اضافه ofمقدار خاصی از 7 فوت پس از یک عمل را نشان می دهد، بنابراین طبیعی است که بگوییم an arm reach of.
مشاهده همه مطالب
Consignبه معنای "واگذاری دائمی" یا واگذاری است. و حق با توئه! من در اینجا معنای مثبتی ندارم. این بدان معنی است که این ایتم برای همیشه در کمد خواهد بود و استفاده نخواهد شد. معنای دیگر Consignاین است که "چیزی را به کسی بدهید" یا ارسال کنید. مثال: I consigned my birthday cards to the third drawer of my dressing table. (من کارت تولدم را در کشوی سوم کمدم گذاشتم.) مثال: I'm consigning one of my artworks to the gallery in town. (من قصد دارم یکی از اثار هنری خود را به یک گالری در شهر تحویل دهم.) مثال: The package has been consigned to a courier. It'll arrive tomorrow! (بسته به پیک تحویل داده شده است، فردا خواهد رسید!)
متاسفانه، ما نمی توانیم از کلمه after eight hoursدر اینجا استفاده کنیم. In eight hoursبه معنای after eight hours from now (8 ساعت از هم اکنون) است، بنابراین شما نمی توانید از after eight hoursبرای نشان دادن 8 ساعت از هر نقطه در زمان استفاده کنید. اگر می خواهید after eight hoursبنویسید، باید جمله را به after eight hours of sleep, I feel refreshedتغییر دهید.
بله، در این مورد، شما می توانید entirelyرا به allتغییر دهید. هر دو Allو entirely قیدهایی هستند که معانی مشابهی دارند، بنابراین می توان انها را در اکثر موارد به جای یکدیگر استفاده کرد. اما entirelyیک عبارت رسمی تر است، یک تفاوت ظریف که تاکید می کند که چیزی کامل است، اما allاین تفاوت ظریف را ندارد. مثال: I spilled the drink all on my shirt. (تمام نوشیدنی ها را روی پیراهنش ریخت.) مثال: I spilled the drink entirely on my shirt. (تمام نوشیدنی ها را روی پیراهنش ریخت.) Allبدان معنی است که چیزی complete(کامل) یا whole(کامل) است، اما به این معنی نیست که چیزی به طور کامل پوشش داده شده است. All اغلب برای اغراق در مورد چیزهایی که کامل نیستند استفاده می شود. به همین دلیل است که استفاده از allبرای توصیف چیزی کامل یا جامع، تفاوت های ظریف بسیار قوی ندارد.
Scared to piecesیک اصطلاح است که به معنای بسیار ترسناک است. مثال: I was scared to pieces in the haunted house. (من در یک خانه خالی از سکنه بسیار ترسیده بودم.) مثال: She scared me to pieces yesterday. (او دیروز مرا شگفت زده کرد.)
با توجه به لیست کلمات مشابه در Wiktionary، رسمی ترین کلمه absurdityاست. به عنوان یک جایگزین برای nonsense، من می گویم absurditiesبا استفاده از جمع. *Wiktionaryبه معنی فرهنگ لغت ویکی چند زبانه مبتنی بر وب است.