روند
- 01.Sort ofیعنی چی؟
Sort ofبه معنای in some way, slightly, somewhat, moderately, like (مانند، متوسط، چیزی). به عنوان مثال، She sort of has a crush on Jimmy. به عنوان مثال، He sort of likes the Avengers movies.
- 02.Don't wander farیعنی چی؟
Wanderبه معنای راه رفتن به طور معمول یا بی هدف است، بنابراین don't wander farمعنی است که دور نشوید. وقتی او این را در اینجا می گوید، او اشاره می کند که اگر او تا کنون سفر کند، او فرصتی برای رسیدن به نمونه ای که صاحب ان است، نخواهد داشت. مثال: It's busy today, don't wander far or you might get lost. (من امروز مشغول هستم، بنابراین خیلی دور نشوید، گم خواهم شد.)
- 03.Mischiefیعنی چی؟ منظورت اینه که شوخیه؟
Mischiefشبیه به یک شوخی است، اما با ظرافت کمی متفاوت است. اول از همه، prankبه شوخی ها یا ترفندهای واقعی اشاره دارد (در سطح طنز امیز بودن و مضر نیست). با این حال، mischiefتمایل به اشاره به رفتار موذیانه تر و مشکل ساز به طور کلی. به عبارت دیگر، این همان شوخی است، اما prankدر دسته mischiefقرار می گیرد. مثال: I played a prank on my dad yesterday. (من دیروز با پدرم شوخی کردم.) مثال: The kids were up to mischief again. They spray painted vulgar words onto somebody's car. (بچه ها دوباره یک شوخی شیطانی انجام دادند و این را روی ماشین شخص دیگری با رنگ نوشتند.)
- 04.emanateبه چه معناست و چه زمانی استفاده می شود؟
emanateیک فعل است که به معنای بیرون امدن چیزی از مبدا ان است. شما می توانید چیزی انتزاعی بگویید، شما می توانید چیزی قابل تشخیص بگویید. Ex: Joy emanated from his face. (شادی از چهره اش تابش می کند.) Ex: Warmth emanated from the fireplace. (گرما از شومینه تابش می شود.)
- 05.ایا عبارت lead toهمیشه برای اشاره به چیزی منفی استفاده می شود؟
نه، lead toهمیشه به معنای منفی نیست. به طور کلی، به این معنی است که یک چیز باعث می شود چیز دیگری بوجود اید یا به وجود اید. بنابراین می تواند یک چیز منفی باشد، و می تواند یک چیز مثبت باشد. مثال: Sometimes evaluations at work lead to getting promotions. (اغلب، ارزیابی در محل کار منجر به ارتقاء می شود) مثال: Breaking the rules can lead to getting detention at school. (اگر قوانین را نقض کنید، ممکن است بعد از مدرسه در مدرسه عقب مانده باشید) مثال: Being kind can lead to good things happening to you. (مهربان بودن می تواند باعث شود اتفاقات خوبی برای شما رخ دهد)
- 06.چگونه باید The universe will not be ignoredتفسیر کنیم؟ ایا این بدان معنی است که جهان را نمی توان نادیده گرفت؟
the universe will not be ignored در اینجا what is meant to happen will find a way to happen. است (انچه می خواهید اتفاق بیفتد، راهی برای انجام ان پیدا کنید). او به مادرش می گوید که باید به مدرسه برود، اما به هر حال بسته است. به همین دلیل است که او فکر می کند به خاطر جهان است که ان روز به مدرسه نرفت.
- 07.At one pointیعنی چی؟
At one pointبه یک زمان خاص، یک دوره زمانی خاص اشاره دارد. مثال: I was young and naive at one point. (من در ان زمان جوان و ساده بودم) مثال: At one point during the movie I was so tired I fell asleep. (در برخی موارد هنگام تماشای یک فیلم، خسته شدم و به خواب رفتم.)
- 08.ایا می توانم به جای What percentage how much percentageبگویم؟
نه، اگر شما بگویید how much percentageبه جای what percentageدر اینجا، این یک جمله دستوری نادرست خواهد بود. How muchبرای اسم های غیر قابل شمارش استفاده می شود زیرا percentageیک اسم افزودنی است. بنابراین، how much percentageنادرست است.
- 09.در این مورد، معنای strokeچیست؟
اگر در حال حاضر به صحنه نگاه کنید، فردی که یک کتاب کوچک در دست دارد، کلمه strokeرا با صدای بلند می خواند. او به دنبال یک صفحه خاص است، و در این فرایند، او اولین حروف را در صفحه دیگری با صدای بلند می خواند تا زمانی که ان را پیدا کند. او بقیه جمله را نخوانده بود، بنابراین من واقعا نمی دانم کلمه strokeدر این وضعیت چه معنایی دارد. مثال: Larry was looking for a specific page in his book Hurry.. no. If only I could... Oh, here it is!. (لری به دنبال یک صفحه خاص در کتاب خود بود. نه، اگه... اوه، اینجاست!) به عنوان مثال: Apples... Bananas... ah yes, C for cinnamon. I found it in the dictionary! (عذرخواهی... موز... اوه بله، من ان را در فرهنگ لغت پیدا کردم Cدارچین!)
- 010.حتی اگر انها همان خدای دریا هستند، انها Poseidon را در یونان باستان و نپتونوس در رم نامیده اند، درست است؟ کدام یک از این دو در زبان انگلیسی مدرن رایج تر است؟
سوال جالبیه! در دنیای مدرن انگلیسی زبان، Poseidon به نظر می رسد محبوب تر از نپتونوس است.
مشاهده همه مطالب
Consignبه معنای "واگذاری دائمی" یا واگذاری است. و حق با توئه! من در اینجا معنای مثبتی ندارم. این بدان معنی است که این ایتم برای همیشه در کمد خواهد بود و استفاده نخواهد شد. معنای دیگر Consignاین است که "چیزی را به کسی بدهید" یا ارسال کنید. مثال: I consigned my birthday cards to the third drawer of my dressing table. (من کارت تولدم را در کشوی سوم کمدم گذاشتم.) مثال: I'm consigning one of my artworks to the gallery in town. (من قصد دارم یکی از اثار هنری خود را به یک گالری در شهر تحویل دهم.) مثال: The package has been consigned to a courier. It'll arrive tomorrow! (بسته به پیک تحویل داده شده است، فردا خواهد رسید!)
متاسفانه، ما نمی توانیم از کلمه after eight hoursدر اینجا استفاده کنیم. In eight hoursبه معنای after eight hours from now (8 ساعت از هم اکنون) است، بنابراین شما نمی توانید از after eight hoursبرای نشان دادن 8 ساعت از هر نقطه در زمان استفاده کنید. اگر می خواهید after eight hoursبنویسید، باید جمله را به after eight hours of sleep, I feel refreshedتغییر دهید.
بله، در این مورد، شما می توانید entirelyرا به allتغییر دهید. هر دو Allو entirely قیدهایی هستند که معانی مشابهی دارند، بنابراین می توان انها را در اکثر موارد به جای یکدیگر استفاده کرد. اما entirelyیک عبارت رسمی تر است، یک تفاوت ظریف که تاکید می کند که چیزی کامل است، اما allاین تفاوت ظریف را ندارد. مثال: I spilled the drink all on my shirt. (تمام نوشیدنی ها را روی پیراهنش ریخت.) مثال: I spilled the drink entirely on my shirt. (تمام نوشیدنی ها را روی پیراهنش ریخت.) Allبدان معنی است که چیزی complete(کامل) یا whole(کامل) است، اما به این معنی نیست که چیزی به طور کامل پوشش داده شده است. All اغلب برای اغراق در مورد چیزهایی که کامل نیستند استفاده می شود. به همین دلیل است که استفاده از allبرای توصیف چیزی کامل یا جامع، تفاوت های ظریف بسیار قوی ندارد.
Scared to piecesیک اصطلاح است که به معنای بسیار ترسناک است. مثال: I was scared to pieces in the haunted house. (من در یک خانه خالی از سکنه بسیار ترسیده بودم.) مثال: She scared me to pieces yesterday. (او دیروز مرا شگفت زده کرد.)
با توجه به لیست کلمات مشابه در Wiktionary، رسمی ترین کلمه absurdityاست. به عنوان یک جایگزین برای nonsense، من می گویم absurditiesبا استفاده از جمع. *Wiktionaryبه معنی فرهنگ لغت ویکی چند زبانه مبتنی بر وب است.