student asking question

be off the tableمن می خواهم نمونه های دیگری از این عبارت را بدانم.

teacher

پاسخ Native Speaker

Rebecca

Off the tableبدان معنی است که چیزی دیگر در دسترس نیست یا در نظر گرفته نمی شود. در اینجا چند مثال وجود دارد. مثال: You should apply for the job soon. If you wait too long, it might be off the table. (شما باید به زودی یک کار پیدا کنید، اگر بیش از حد صبر کنید، نمی توانید ان را پیدا کنید) مثال: We will only be talking about the budget in this meeting. All other topics are off the table. (ما فقط در مورد بودجه در این جلسه صحبت خواهیم کرد، ما قصد نداریم در مورد چیز دیگری صحبت کنیم.) مثال: Someone is already bringing a salad tonight so salad is off the table. (کسی امشب سالاد اورده است، بنابراین گم خواهد شد.)

پرسش و پرسش محبوب

04/29

این عبارت را با یک quiz تکمیل کنید!