اینجا commitmentچه معنایی دارد؟

پاسخ Native Speaker
Rebecca
commitmentدر اینجا به چیزی اشاره دارد که موظف به مسئولیت است و به کدام یک متعهد است. به عنوان مثال: I have too many commitments. There's college, tennis club, weekly social group, looking after the dogs, and I still need to take care of myself. Maybe I should stop playing tennis a couple of nights a week. (من مسئولیت ها و تعهدات زیادی برای مراقبت از ان دارم: کالج، باشگاه تنیس، جلسات هفتگی، مراقبت از سگ هایم، مراقبت از خودم، می ترسم مجبور شوم چند بار در هفته تنیس بازی کنم.) مثال: She has a commitment that night, so she won't be able to join us for dinner. (او ان شب کار دارد، بنابراین نمی تواند برای شام به ما بپیوندد) مثال: I committed to helping with the project, but I don't think I can. (من قول داده ام که در پروژه کمک کنم، اما فکر نمی کنم نتوانم.)