factorبه عنوان فعل به چه معناست؟ فکر میکردم فقط به عنوان اسم استفاده میشه

پاسخ Native Speaker
Rebecca
هنگامی که به عنوان یک فعل استفاده می شود، factorبه معنای در نظر گرفتن چیزی به عنوان بخشی از چیزی است. اما در اینجا به عنوان عبارتی از factor [something] inاستفاده می شود، و به این معنی است که یک واقعیت یا وضعیت خاص را در هنگام فکر کردن یا برنامه ریزی چیز دیگری در نظر بگیریم. مثال: We need to factor in the time it takes to cook the food to be ready on time. (برای اطمینان از اینکه غذای شما به موقع اماده می شود، باید در نظر بگیرید که چقدر طول می کشد تا ان را بپزید.) مثال: I didn't factor Justin in when we were getting movie tickets. (من جاستین را زمانی که بلیط های فیلم خود را خریدم شامل نمی شود.)