Practicallyیعنی چی؟
پاسخ Native Speaker
Rebecca
Practicallyبه معنای almost, nearly, just about to (تقریبا) است. بیایید با مثال ها یاد بگیریم، می توانیم؟ مثال: She practically jumped out of the plane because her legs were so sore. (پای او انقدر درد داشت که از هواپیما پرید.) مثال: I practically had to beg my mom to visit me at university. (تقریبا به مادرم التماس کردم که به دانشگاه برود) مثال: I am practically out of soap. (من تقریبا از صابون خارج شده ام)