Gonnaچیست؟
پاسخ Native Speaker
Rebecca
Gonnaمخفف going toاست.
Rebecca
Gonnaمخفف going toاست.
12/26
1
itبه چه چیزی اشاره دارد؟
itدر اینجا به اشعار درست قبل از صحبت در مورد lifeو loveاشاره دارد. به عبارت دیگر، I can't do it aloneدر اینجا به این معنی است که او نمی تواند در یک رابطه باشد یا به طور خاص، او نمی تواند تنها زندگی کند.
2
find outیعنی چی؟
find out به معنای یادگیری یا کشف اطلاعات یا حقایق است. مثال: I found out that I passed all my exams with flying colors! (من متوجه شدم که تمام امتحاناتم را کاملا به درستی گذرانده ام!) مثال: Mary found out that her parents had been lying to her. (مری متوجه شد که والدینش به او دروغ گفته اند.)
3
goingدر این جمله به چه چیزی اشاره می کند؟ من کاملا این ساختار جمله را درک نمی کنم. مثال دیگری از جمله ای که goingنوشت را به من نشان دهید!
در این جمله، goingبه معنای ادامه صحبت در مورد یک موضوع خاص بدون توقف است. همچنین می تواند مورد استفاده قرار گیرد زمانی که چیزی به نظر می رسد بدون توقف اتفاق می افتد، مانند road(جاده). مثال: He's was so angry. He kept going on and on about how much he hated his teacher. (او واقعا عصبانی بود، او در مورد اینکه چقدر از معلم متنفر بود صحبت می کرد.) مثال: I was going on about my day and he interrupted me! (ما در مورد کار امروز صحبت می کردیم و او ما را قطع کرد!) مثال: The road kept going on and on. It took us forever to get there. (جاده بدون وقفه بود، زمان زیادی طول کشید تا به انجا برسیم.) مثال: That show is still going? It should have ended years ago. (ایا این نمایش هنوز وجود دارد؟ باید سالها پیش به پایان می رسید.)
4
ایا اشکالی ندارد که به جای حذف No longer، It's not also the fastest in the gameبگوییم؟
It's also not the fastest in the gameاز نظر دستوری درست است، اما این بدان معنا نیست که همان معنایی را دارد که no longer. No longerبدان معنی است که ممکن است در گذشته ~ داشته باشد، اما دیگر نه. این چیزی است که سخنران قصد دارد. بنابراین بهتر است it's also not the fastest in the game anymoreبگوییم، نه it's also no longer the fastest in the game، برای انتقال این معنی. مثال: My baby brother was born last week. I'm no longer the youngest in the family. (برادرم هفته گذشته به دنیا امد و من دیگر کوچکترین عضو خانواده نیستم.) مثال: The milk expired last week! It's not safe for consumption anymore. (شیر هفته گذشته منقضی شد، بهتر است نوشیدن ان را متوقف کنید.)
5
ایا می توانم بعد از Moral obligationاز to do itاستفاده کنم؟
نه، I have a moral obligation to do it to myself and the people around me.معنای متفاوتی نسبت به جمله بالا دارد.
این عبارت را با یک quiz تکمیل کنید!